پسری که میخواهد پولدار شود/ پدر ۲ فرزندش را نمیشناسد!
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۱۳۸۶۶
دریافت 56 MB
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «شرق بهشت» از آثار درخشان جان استاین بک نویسنده آمریکایی برنده جایزه نوبل است که زندگی پیچیده ۲ خانواده را روایت میکند. اقتباسی سینمایی از این رمان در سال ۱۹۵۵ با کارگردانی الیا کازان و بازی جیمز دین ساخته و پخش شد.
در میانه دهه ۹۰ نیز در پروژه «از رمان تا نمایش» رادیو اقتباسی قابل توجه از این رمان انجام و با کارگردانی ایوب آقاخانی هنرمند شناخته شده رادیو و تئاتر در قالب نمایش رادیویی تولید و پخش شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چنین رویکردی به ادبیات غرب و اقتباسی چنین وفادارانه از «شرق بهشت»، وامدار سنت دیرین نمایشهای رادیویی یعنی پیوند مخاطب با نگینهای ادبیات جهان بود.
مریم نشیبا چهره با سابقه رادیو به عنوان گوینده نمایش رادیویی «شرق بهشت» و آرش پارساخو بهعنوان سردبیر این مجموعه حضور دارد.
محمدرضا قربانی نیز تنظیم این اثر را برای رادیو انجام داده است.
هنرمندان پنجمین قسمت نمایش رادیویی «شرق بهشت» به ترتیب ایفای نقش عبارتند از: ایوب آقاخانی، مهرداد عشقیان، احمد گنجی، مهرداد مهماندوست، رویا فلاحی، محسن بهرامی، بهرام سرورینژاد.
افکتور: نرگس موسیپور، صدابردار: علی حاجینوروزی، تهیهکننده: محمد مهاجر، دیگر عوامل این نمایش رادیویی هستند.
در این قسمت با مدت زمان ۲۴ دقیقه و ۳۰ ثانیه، کارل در کلوپ دستگیر شد و دلیلاش را بیقراری شبانه خود بیان کرد. آدام از این موضوع ناراحت است و به این مرحله رسیده که پسران خودش را نمیشناسد. آدام به کارل درباره گذشته خود میگوید. پدر و پسر به گفتگو میپردازند. کارل به پدرش میگوید که تصمیم دارد بعد از تمام شدن دوران مدرسه تمایل دارد در مزرعه کار کند تا درآمد داشته باشد.
کارل به پدر خود میگوید که از شرایط مادر خود باخبر است. آدام از کارل میخواهد که چیزی درباره مادر به برادرش آرون نگوید و کارل هم این پیشنهاد را میپذیرد زیرا آرون که قصد این را دارد هم به دانشگاه برود و هم کشیش شود، تحمل پذیرفتن موضوع مادر خود را ندارد.
کارل به آرون میگوید که قصد دارد تا کار کند و خرج دانشگاه او را تأمین کند.
کارل به پدر خود میگوید که قصد دارد سری به مزرعه بدهد و پدر موافقت میکند اما لی خدمتکار چینی خانواده به کارل مشکوک است و وقتی از او پیگیر میشود که چه چیزی در سر دارد، کارل پاسخ شفافی نمیدهد. لی به کارل پیشنهاد میدهد که میتواند ۵ هزار دلار پول به او بدهد.
ویل و تام همیلتون ۲ پسر ساموئل همیلتون هستند. کارل پیش ویل میرود که در کار معاملات خودرو است. ویل به کارل میگوید که از طریق کشاورزی نمیتوان پولی درآورد ولی کارل میگوید که قصدش پولدار شدن است و ... .
با هم پنجمین قسمت نمایش رادیویی «شرق بهشت» را با هم بشنویم.
کد خبر 5834651 فریبرز داراییمنبع: مهر
کلیدواژه: نمایش رادیویی هنرمندان تئاتر تئاتر ایران تئاتر ایران جشنواره فیلم حوا موسیقی ایرانی کنسرت موسیقی تئاتر شهر هنرمندان تئاتر جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی تهران مبارک ارکستر سمفونیک تهران شانزدهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران فیلم کوتاه موسیقی کلاسیک موسیقی نواحی آلبوم موسیقی برنامه تلویزیونی نمایش رادیویی نمایش رادیو شرق بهشت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۱۳۸۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراف مادر دیانا به قتل فجیع فرزندش / او را با چاقو کشتم و آتش زدم!
به گزارش صدای ایران از روزنامه جوان، روز حادثه مادر دیانا بچه را با خودروی شخصیاش به خانه میآورد. دیانا مقابل خانه پیاده میشود و مادر خودرو را به داخل پارکینگ میبرد، اما وقتی برمیگردد متوجه میشود خبری از بچه نیست. برای همین پلیس را از ماجرا باخبر میکنند. اعضای خانواده دیانا به پلیس گفتند به کسی مظنون نیستند و احتمال میدهند در همان زمان سرنشینان یک خودرو کودک را ربوده باشند.
وقتی تحقیقات پلیس با تحقیقات میدانی نشان داد که سناریوی آدمربایی منتفی است، مادر دیانا را به عنوان مظنون بازداشت کردند. او در جریان تحقیقات گفت از ماجرای گم شدن کودک خبری ندارد، اما سرانجام روز گذشته به ارتکاب جنایت اعتراف کرد. متهم گفت: «من به جز دیانا صاحب فرزندی دیگر هم هستم. روز حادثه بود که تصمیم به قتل دیانا گرفتم. بچهام را به باغی متروکه در بیرون شهر بردم و او را با ضربات چاقو به قتل رساندم. بعد هم جسدش را آتش زدم و به اداره پلیس رفتم و گم شدن او را گزارش دادم.»
با اعتراف متهم و با نشانیهایی که او در اختیار پلیس گذاشت، کارآگاهان راهی محل شدند و بقایای جسد سوخته را کشف کردند. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تحقیقات برای بررسی انگیزه جرم در جریان است.